مهدی اصلانی
شاميت
شاميت، به جون همه مردا، يه روز برمیگرديم. اگر نه خودمون كه بچههامون. قبراتونو پيدا میكنيم و رو هر كدام، به جاى سنگ، “سرو” میكاريم. بچههاى نسل سبزبايد زير اين سروا خنك بشن و قد بكشن. يادشون نره كه چه بر سر مان آمد. بعدشم همه با هم دم مى گيريم. به جون همه مردا راس میگم. مثل همون شب بند "يکى يه دونه عزيزم يکى يه دونه عزيزم"
